آیا تا به حال، تیم ملی ایتالیا را اینقدر ضعیف و دست و پا بسته دیده بودید؟ شاید اگر هواداران این تیم به حافظه تاریخی خود رجوع کنند، به جوابی جز خیر دست پیدا نکنند. تیم ملی ایتالیا در تورنمنت جام ملتهای اروپا 2024 به معنای واقعی کلمه فاجعه بود. فاجعه در تمامی ابعاد. این یورو برای هواداران ایتالیا شبیه یک کابوس بود. کابوسی که فکر کردن به آن، به همان اندازه تلخ و سخت است.
پس از اینکه رو برتو مانچینی، نیمکت تیم ملی ایتالیا را در سودای دریافت دستمزد بیشتر ترک کرد، رییس فدراسیون ایتالیا گزینه بومی بهتری جز لوچیانو اسپالتی را پیش روی خود نمیدید. مربیای که ناپولی را پس از سالها قهرمان سریآ کرده بود و در پی به مشکل خوردن با مالک ناپولی، استعفا داده بود. اولین هدف اسپالتی پس از پذیرش این پست، رهسپار کردن ایتالیا به یورو 2024 بود. کاری که به سختی انجام شد ولی بارقههایی از امید را در میان هواداران آتزوری زنده کرد.
لوچیانو اسپالتی فرصت کمی برای آماده سازی تیم و انجام بازیهای تدارکاتی داشت. از زمانی که او هدایت ایتالیا را پذیرفت تا شروع یورو، چیزی نزدیک به نه ماه فاصله بود. برای چنین مربیای که تخصصش مربیگری در تیمهای باشگاهی است، زمان اندکی هست. مربیان باشگاهی عادت دارند هر روز با بازیکنان به اصطلاح سر و کله بزنند و با تمرینات مداوم، ایدههای خود را مو به مو به تیم غالب کنند. عملا در تیمهای ملی چنین مجالی داده نمیشود و مربیان ایدهآل گرایی همانند اسپالتی، کار برایشان سخت میشود.

ایتالیا با چند مصدوم که مهمترین آنها، فرانچسکو آچربی دفاع مستحکم اینتر و عملا ستون دفاعی اینتر در موفقیتهای چند سال اخیرشان بود، پا به مسابقات یورو 2024 گذاشت. شاید اولین معضل اسپالتی، چینش نفرات و انتخاب سیستم مناسب برای مسابقات بود. او تا آخر هم به سیستم و ترکیب قطعی نرسید و در هر بازی از یک سیستم و یک سری از نفرات استفاده میکرد. همین موضوع یک ضربه اساسی به نراتزوری زد. مشکل دیگر ایتالیا، آسیبپذیری در خط دفاعی بود. آنها در تمامی بازیها گل خوردند و بدون حتی یک کلین شیت مسابقات را ترک کردند. ایتالیایی که ما همیشه در طول تاریخ به دفاع مستحکم و مدافعان برجستهاش میشناختیم.
اسپالتی که در ناپولی ثابت کرده بود چه ایدههای هجومی متفاوت و متنوعی دارد، در اینجا عملا هیچ پلن هجومی از او نمیدیدیم. هیچکدام از سه گل ایتالیا در این تورنمنت را مهاجمانش نزدند. البته خلع یک مهاجم نوک درجه یک نیز در ترکیب ایتالیا حس میشد. اسکاماکا و رتگی هر دو در بهترین حالت، مهاجمان ممعمولی هستند. ایدههای اسپالتی برای یورش به دروازه حریف انقدر ناقص و کوچک بود که توپ به مهاجم تمام کننده نمیرسید و عملا موقعیتی گیرش نمیامد.
شاید هیچ یک از هواداران فوتبال، ایتالیا را انقدر بدون ستاره ندیده بودند. تیمی که همیشه بازیکنان جذاب و توانا داشته که لذت فوتبال دیدن را چند برابر میکردند. البته این موضوع نافی عملکرد ضعیف اسپالتی نیست. چه تیمهایی بودند و در همین یورو هم هستند که با مهرههای به مراتب کم نام و نشانتر و دست بستهتر، فوتبال بهتر و تماشاگر پسندتری به نمایش میگذارند. چرا راه دور برویم. ایتالیای آنتونیو کونته در یورو 2016 با مهرههایی نه چندان خوب تا مرحله یک چهارم جام پیش رفت و در ضربات پنالتی به آلمان باخت. تیمی که مهاجمان نوکش گراتزیانو پله و ادر بودند.
حال تیم ملی ایتالیا و هوادارانش چارهای جز عبور از این کابوس و دوران گذار ندارند. شاید بهترین راه حل برای آنها، تمرکز بر روی آکادمیهای باشگاههای ایتالیا و تیمهای پایه و کار حساب شده در این حوزه باشد. کاری که باعث میشود، استعدادهای جوان کشف و شکوفا شوند و به تیم ملی و فوتبال ایتالیا تزریق شوند. به امید اینکه بار دیگر ایتالیایی پر قدرت و پرستاره ببینیم و لذت ببریم. بدون شک آن روز دوباره خواهد آمد.